• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جاسوس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جاسُوس‌ از جَسَّ، يَجُسُّ در لغت: به معناى لمس كردن رگ براى گرفتن نبض جهت تشخيص صحت يا سقم فرد به كار مى‌رود. حسّ بدون نقطه نيز استعمال شده است. در اصطلاح: عبارت است از فردى كه نوكر و مزدور بيگانه است و در لباس معمولى و عادى براى دستيابى به اخبار محرمانه و اطلاعات سرّى براى بيگانگان تلاش مى‌كند. حكم چنين فردى در اغلب كشورها اعدام است. پيامبراكرم و امامان معصوم با جاسوس بشدّت برخورد و دربسيارى‌از موارد دستور قتل آنان را صادر كردند. براى نمونه موردى را كه شیخ مفید در کتاب ارشاد ذكر كرده، مى‌آوريم: امام حسن امر كردند جاسوسى را كه از قبيله بنی القین بود و در قبيله بنی سلیم‌ پنهان شده بيابند، پس او را گرفته و گردن زدند.


رده‌های این صفحه : واژگان و اصطلاحات جهاد




جعبه ابزار