بیستم بهمن ۱۳۶۴، در شهر نکا دیده به جهان گشود. پنجمین فرزند خانواده بود. پدرش ابراهیم، پاسدار بود و مادرش فاطمه مفتیان نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در دبیرستان هفده شهریور نکا درس خواند و دیپلم علوم انسانی گرفت. شانزده آذر ۱۳۸۴ وارد سپاه پاسداران شد و فوق دیپلم نظامی گرفت. سال ۱۳۸۸ ازدواج کرد و صاحب دو دختر (فاطمه، حنانه) شد. شانزده آذر ۱۳۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب در کشور سوریه و در بیست و نه سالگی به شهادت رسید. نوزده آذر ۱۳۹۴ آیتالله محمدباقر محمدی لائینی بر پیکرش اقامه نماز کرد و پس از تشییع با شکوه در گلزار شهدای آبلو به خاک سپرده شد. ۱ - وصیتنامه[ویرایش]به نام حضرت حق . سلام خدمت خانواداه عزیزم، امیدوارم که در تمام حالات سالم باشید در پناه حضرت حق و ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) این نوشته به عنوان وصیت نامه اینجانب عبدالرحیم فیروزآبادی فرزند ابراهیم است. با توجه به این که لطف خدا شامل حال بنده شده و به عنوان یکی ازسربازان خانم بی بی زینب شدم و به یکی از آرزوهایم رسیدم، امیدوارم که در این راه هم به درجه رفیع شهادت نایل شوم. از خداوند می خواهم که به خانواده و پدر و مادرم و برادر و در برابر مصائب و سختی ها صبر پیشه کنند و برای رزمندگان اسلام دعا کنند. همسر عزیزم؛ خیلی تو را دوست دارم و امیدوارم که در پناه حضرت حق سالم و سلامت باشی و با توجه به عنایت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) بتوانی فرزندانی پاک و سالم تربیت کنی که بتوانند مدافع ولایت باشند. فاطمه جون و حنانه عزیز؛ طوری رفتار کنید که شایسته یک دختر پاک اسلامی است و هرگز چادر را از سرخود نگیرید و با پوشش کامل اسلامی در کوچه و خیابان حاضر شوید تا چشم ناپاک نامحرمان دنبال شما نباشد. همیشه و در تمام حالات به فکر امام زمان (عج) باشید و مدافع خوبی برای ولایت. به هیچ وجه نماز خود را ترک نکنید چون من و امثال من برای به پاداشتن نماز است که جهاد کردیم. گوش به فرمان ولی فقیه باشید. درس خود را به خوبی بخوانید تا شخصی مهم در مملکت شوید که بتوانید پدر و مادر خود را سرافراز و سربلند کنید وملت و مردم شما احترام بگذارند. هرگز مادر خود را تنها نگذارید و به او که برای بزرگ و تربیت کردن شما خیلی خیلی زیاد زحمت و رنج ها کشیده است. از پدر و مادر عزیز و مهربانم خیلی عذر می خواهم که برای من زحمت های زیادی را کشیدند تا مرا به این هدایت کنند. امیدوارم که مادرم مرا حلال کند که بدون خداحافظی از او وارد این میدان جنگ شدم.اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل نشست؛ یا همه آزاد می شویم، یا از مرگ شرافتمندانه استقبال و ای مردم مسلمان؛ ما برای خاک نمی جنگیم، برای اسلام عزیز می جنگیم. من تا امروز مرده بودم و در این لحظه آغاز جهاد و شهادت، گویی تازه متولد شدم و زندگی با دیدنور را آغاز کردم. شهادت، انسان را به درجه اعلای ملکوتی می رساند و این فداشدن در راه خدا، چقدر زیباست. ردههای این صفحه : دانشجویان شهید شهرستان نکا | شهدای پاسدار (شهرستان نکا) | شهدای روستای آبلو | شهدای شهرستان نکا | شهدای مدافع حرم استان مازندران | شهدای مدافع حرم شهرستان نکا
|