• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امیر اسدالله علم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امیر اسدالله علم وزیر دربار محمدرضا پهلوی از جمله عناصری بود که اجدادش مورد اعتماد دربار انگلیس و حاکمان قاجار پدرش مورد اعتماد رضاخان و خودش مورد اعتماد کامل شاه بود.

اسدالله در ۱۲۹۸ ش در بیرجند به دنیا آمد ،پدرش ابراهیم در شهرستان قائنات و سیستان در کودتای ۱۲۹۹ متحد رضا خان بود. او در پی این کودتا از سوی قوام السلطنه نخست وزیر مأمور سرکوب قیام کلنل محمدتقی خان پسیان شد و در اکثر مسافرتهای رضاشاه همراه و ملازم او بود. اسدالله علم تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و همزمان به فراگیری زبانهای انگلیسی و فرانسه پرداخت. زمانی که رضاشاه ابراهیم علم را برای واگذاری مشاغل دولتی به تهران فراخواند اسدالله پانزده ساله نیز به تهران آمد و در مدرسه عالی کشاورزی کرج به تحصیل مشغول شد. او در پنجم مرداد ۱۳۲۱ لیسانس مهندسی کشاورزی گرفت و با دختر ابراهیم قوام - قوام الملک شیرازی از رجال دوره رضاخان ازدواج کرد.

امیراسدالله در ۱۳۲۳ پیشکار مخصوص محمدرضا شاه شد و این سمت را تا اواسط ۱۳۲۶ ش حفظ کرد در این سال از سوی قوام السلطنه به فرمانداری کل سیستان و بلوچستان منصوب شد. اسدالله علم در سال ۱۳۲۷ ش در کابینه دوم ساعد مراغه ای وزیر کشاورزی بود. او این سمت را در کابینه رجبعلی منصور نیز حفظ کرد و در کابینه رزم آرا وزیر کار شد با قتل رزم آرا و نخست وزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاک و مستغلات خاندان پهلوی شد او در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به سقوط دولت مصدق انجامید با عوامل جاسوسی انگلیس هماهنگ بود و پس از کودتا و قدرت گرفتن شاه نیز در حلقه مشاوران شاه درآمد.

پس از کناره گیری سپهبد فضل الله زاهدای نخست وزیر ،کودتا در فروردین ۱۳۳۴ ، اسدالله علم در کابینه حسین وزیر کشور شد. او در این سمت که تا فروردین ۱۳۳۶ ادامه داشت اکثر استانداران و فرمانداران سراسر کشور را تعویض کرد و عناصر مورد اعتماد شاه را جایگزین ساخت. وی در همین دوره انتخابات مجلس نوزدهم را برگزار کرد کنترل و جلوگیری از انتشار مطبوعات مخالف از دیگر اقدامات وی در مقام وزارت کشور بود. لایحه تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ساواک نیز در همین دوره تهیه و تقدیم مجلس شورای ملی شد. پس از تشکیل کابینه دکتر منوچهر اقبال در فروردین ۱۳۳۶، اسدالله علم در ۲۷ اردیبهشت همان سال حزب مردم را تشکیل داد. این حزب و حزب ملیون که هفت ماه بعد توسط دکتر اقبال تأسیس شد دو حزب فرمایشی بودند که شاه با هدف ادعای وجود دمکراسی در کشور با تأسیس آنها موافقت کرده بود.

ریاست علم بر حزب مردم حدود سه سال و نیم یعنی تا پایان دوران نخست وزیری اقبال - شهریور ۱۳۳۹ - دوام یافت و به دنبال تقلب در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی که در اواخر مرداد این سال برگزار شده بود مجبور به استعفا از دبیرکلی حزب مردم شد. اسدالله علم در ۶ مهر ۱۳۴۰ مدیرعامل بنیاد پهلوی شد و به دنبال عزل دکتر علی امینی از مقام نخست وزیری در ۲۸ تیر ۱۳۴۱ مأمور تشکیل کابینه گردید و تا ۱۷ اسفند سال بعد عهده دار این سمت بود. دوران حکومت علم آغازگر دیکتاتوری مطلق محمدرضا پهلوی بود. در این دوره مبارزه روحانیت و سایر طبقات با رژیم شاه شکل تازه ای به خود گرفت و لبه تیز حملات متوجه شخص شاه گردید مهمترین رویداد دوران حکومت علم تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی بود این لایحه به دلیل ماهیت ضداسلامی اش مورد اعتراض شدید روحانیون بویژه امام خمینی قرار گرفت و اوج گیری مخالفتهای مردمی سبب شد تا علم از اصرار بر تصویب لایحه مزبور عقب نشینی کرده لغو آن را در ۱۳۴۱ اعلام نماید. برگزاری رفراندوم ششم بهمن ۱۳۴۱ و تحریم آن به درخواست روحانیان توسط مردم کشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز در دوم فروردین ۱۳۴۲ بازداشت امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و سرکوب قیام ۱۵ خرداد از دیگر رویدادهای عمده دوران نخست وزیری اسدالله علم بود.

علم در هفدهم اسفند ۱۳۴۲ به دستور شاه وادار به استعفا شد و حسنعلی منصور دبیرکل حزب ایران نوین مامور تشکیل کابینه گردید. علم سپس در ۱۴ فروردین ۱۳۴۳، به ریاست دانشگاه پهلوی شیراز منصوب شد. او در این سمت که تا آبان سال ۱۳۴۵ ادامه داشت اقدامات غیرقانونی فراوانی را مرتکب شد و به دفعات آشوبها، حوادث خشونت بار و عکس العملهای خشمگینانه دانشجویان را برانگیخت. از جمله این اقدامات میتوان به باندبازی اخراج استادان باسابقه جای گزین کردن افراد مورد اعتماد رژیم ،شاه تبدیل دانشگاه به ستاد سرکوب عشایر و مخالفین انقلاب سفید شاه در شیراز و حیف و میل های گسترده مالی در دانشگاه اشاره کرد و اسدالله علم در ۱۹ آبان ۱۳۴۵ وزیر دربار شد وی همزمان چندین مقام تشریفاتی دیگر از جمله آجودان مخصوص محمدرضا شاه، نمایندگی ویژه شاه در بنیاد پهلوی عضویت در هیئت مدیره بنگاه ترجمه و نشر کتاب مدیریت عامل کمیته پیکار با بیسوادی و عضویت در هیئت مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی را به تدریج بر عهده گرفت با این حال وزارت دربار مهمترین شغل سیاسی وی بود. با انتصاب علم به وزارت دربار دولت هویدا تا حدود زیادی از تصمیم گیریهای مهم و سیاست گذاریهای کلان کشور کنار نهاده شد و نقش آن تنها به امور اجرایی کشور تنزل یافت. علم در دوران حاکمیت خود بر وزارت دربار، در بسیاری از تصمیم گیریهای کشور دخالت میکرد.

او در این سمت به تدریج وزارتخانه های امور خارجه، جنگ، کشور شرکت ملی نفت ایران را تحت نفوذ و کنترل مستقیم دربار درآورد. علم بهذعنوان تنظیم کننده این نوع ارتباط در تمامی سالهای وزارت خود در دربار ،شاه رابطه با مأموران سیاسی و اطلاعاتی انگلیس را در ایران حفظ کرد او در این سالها عامل تحکیم منافع انگلیس در ایران بود و با دولتمردان و سفرای امریکا نیز رابطه ای صمیمانه برقرار کرده بود.

امیر اسدالله علم به همراه شاپور ،ریپورتر، از عوامل فعال و مؤسس شبکه جاسوسی - اطلاعاتی بدامن» بود که این شبکه نقش مؤثری در تحکیم بنیانهای سلطنت پهلوی ایفا میکرد و بویژه طی دو دهه پایانی عمر حکومت شاه در تمامی عرصه های ،امنیتی ،سیاسی اجتماعی و اقتصادی کشور حضوری تعیین کننده داشت. در ۱۳۵۶ نیز که علم برای معالجه بیماری خود بارها مجبور به ترک کشور و بستری شدن در بیمارستانهای اروپا بود به عنوان وزیر ،دربار همچنان مسائل سیاسی - اجتماعی کشور را پیگیری می کرد روند بیماری سرطان خون علم که نهایتا منجر به مرگ وی شد از اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ آغاز شده بود اولین بار علم در تیر ماه ۱۳۴۹ به یک نوع بیماری ناشناخته در وجود خود اشاره کرد که علائم آن کاهش تدریجی وزن بدنش بود

با توجه به وخامت حال عمومی ،علم سرانجام شاه با پیشنهاد کناره گیری وی موافقت کرد و از آبان ۱۳۵۶ علائم مرگ آور بیماری وی نمایان شد. وی در روز ۱۹ آبان این سال در حالی که در بیرجند به استراحت مشغول بود دچار خونریزی داخلی شد و برای ادامه مداوا راهی تهران گردید او بلافاصله به تشخیص پزشکان رهسپار پاریس شد و پس از دو ماه بستری به ایران بازگشت اما وخامت مجدد حال عمومی وی سبب شد بار دیگر در اواخر دی ماه راهی پاریس گردد. در آنجا به توصیه پزشکان و پس از آنکه چند عمل جراحی نتوانست حال وی را بهبود بخشد، جهت مراقبت و معالجه بیشتر به آمریکا انتقال داده شد و در بیمارستانی در شهر نیویورک بستری گردید وی سرانجام در ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ در بیمارستان نیویورک مُرد. جسدش پس از انتقال به ،تهران ۲۷ فروردین ۱۳۵۷ در مقبره خانوادگی خاندان علم در حاشیه حرم مطهر حضرت امام رضا دفن شد. او از تمام نخست وزیران عصر پهلوی دوم به شاه نزدیکتر بود. طی یازده سال وزارت دربار از مزایای این شغل سود فراوان برد تمام دوستان خود را به دربار کشاند و تا میتوانست در مناقصات به آنان کمک کرد و از آنها سهم فراوانی گرفت بهای املاکی که به علم تعلق داشت از بودجه هر یک از وزارتخانه ها بیشتر بود مع الوصف در اندوختن مال حرص و ولع خاصی داشت و داد و ستد رشوه در زندگی او عادی بود. علم همواره از آینده رژیم شاه در بیم و هراس بود. او در یادداشتهای خود با اشاره به وجود نارضایتی های گسترده مردمی در مواردی متعدد به احتمال بروز انفجار در جامعه هشدار داده بود.

کتاب یادداشت های علم از منابع مهم تاریخ سلطنت پهلوی دوم است. او در کتاب خود حقایق زیادی راجع به فساد دربار و تکبر شاه فاش کرده و به احتمال فروپاشی سلطنت اشاره کرده بود. علم نگارش خاطرات روزانه خود را از زمستان سال ۱۳۴۷ یعنی دو سال پس از انتصابش به وزارت دربار آغاز کرد و تا تابستان ۱۳۵۶ یعنی زمان کناره گیری از وزارت دربار ادامه داد هرچند نگارش این خاطرات به طور مکرر متوقف میشد اما بخشهای موجود، زوایای درخور نگرشی را برای محققین فراهم آورد علم این خاطرات را ابتدا در دفترچه های جلد مقوایی و بعدها در کاغذهای کلاسور مینوشت و آنها را در بسته های منظم به سوئیس ارسال میکرد تا در صندوق امانات یکی از بانکها نگهداری شود پس از پیروزی انقلاب و در سال ۱۳۶۶ خانواده علم این خاطرات را منتشر ساختند علم در زمان حیاتش وصیت کرده بود که تا پیش از فروپاشی سلطنت پهلوی این خاطرات مکتوم نگاه داشته شوند.


رده‌های این صفحه : افراد در دوره پهلوی




جعبه ابزار