• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 
حیدر رعیت
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۷/۰۸/۰۱ روستای لایی پاسند
تحصیلات پایه چهارم ابتدایی
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت سرباز ارتش / ل ۸۴ لرستان
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۶/۱۲/۲۶ منطقه میمک
محل دفن گلزار شهدای لایی پاسند

یکم آبان ۱۳۴۷، در روستای لایی‌پاسند از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند ششم خانواده بود. مادرش خدیجه بابایی و پدرش رجبعلی نام داشت. چهارم ابتدایی را در دبستان اقبال لاهوری پاسند (قدیم) خواند. مجرد بود. به عنوان سرباز ارتش از لشکر ۸۴ خرم‌آباد در جبهه حضور یافت. بیست و ششم اسفند ۱۳۶۶ (سال هشتم جنگ تحمیلی) در منطقه میمک بر اثر اصابت ترکش به پشت در نوزده سالگی به شهادت رسید. هفتم فروردین ۱۳۶۷ پیکرش تشییع و در زادگاهش لایی‌پاسند دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید رعیت

[ویرایش]

بنام کسی که هستی و وجودم برای اوست و زنده ماندم بدست اوست و بنام کسی که به تمام انسانها عقل و خرد داد تا برای کمال خود اندیشه کنند و در این بین پیامبرانی را فرستاد تا انسانها را از گمراهی نجات دهند و بنام آن کس که همیشه با ضعیفان و مظلومان است. با سلام و درود بیکران بر منجی عالم بشریت مهدی موعود و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود فراوان بر رزمندگان اسلام و درود سلام فراوان به روان پاک شهیدان از صدر اسلام تاکنون. من با توجه به سخنان رهبر عزیز که فرمودند که هر کس توانایی رفتن به جبهه و جنگ را دارد بر او واجب است به جبههه برود. من نیز آن توانایی را در خود احساس کرده و برای دفاع از اسلام و ناموس و مملکت به جبهه رفتم و در این میان هیچ چیز به جزء یک جان ناقابل ندارم که اگر خدا بخواهد در راهش فدا می کنم پس خدایا اگر با کشته شدن من این درخت اسلام آبیاری می شود و پایدار می ماند به من صدها جان ده تا در راهت فدا کنم.

چند وصیت برای پدر و مادرم، شما ای پدر گرامی از لطف پدریت باید مرا بخشید که من فرزندی لایق و خوب برای شما نبودم و از شما خوب اطاعت و فرمانبری نکردم و همچنین شما ای مادر عزیزم شما هم باید شیرت را در این آخر عمری حلالم کنی و باید مرا بخشید و از شما می خواهم که برایم اصلاً گریه نکنید و اگر می خواهید گریه کنید برای غریبی حسین علیه السلام و حضرت علی اکبر حسین گریه کن و همچون زینب سلام اله علیها صبور باشید و از خدا اجر و مزد عظیم برای شما خواهانم و شما ای برادران و خواهرانم می دانم که شما از من ناراحتی و نافرمانی بسیار دیدید باید از لطف خودتان مرا مورد عفو قرار دهید و از خدا می خواهم که هیچگاه از فرامین الهی دور نشوید و هیچگاه امام عزیز را تنها نگذارید و شما ای خواهران گرامی در نبود من شما با حجاب خود مشتی محکم بردهان یاوه گویان ضد انقلاب ها زده باشید و شما ای امت حزب الله و شهید پرور و بخصوص امت روستای لائی پاسند مبادا شیطان در شما نمود کند و در کار اسلام سهل انگاری نمائید. از شما می خواهم که هیچوقت امام عزیز را تنها نگذارند و از دستورات حضرت امام پیروی جانانه کنید و راه شهیدان را ادامه دهید و سنگرهای شهداء را خالی نگذارید و به خانواده های شهدا، دلداری دهید. در پایان نمازم را آیت الله محمدی لائینی قرائت فرماید و محل دفتم در کنار برادران بزرگوارم آن دو شهید انتخاب کنید. در پایان دعا به جان حضرت امام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم






جعبه ابزار