محسن حججی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ تولد : ۱۳۷۰/۰۴/۲۱
محل تولد : نجف آباد - اصفهان
تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
محل شهادت : منطقه التَنْف - مرز بین سوریه و عراق
وضعیت تاهل : متاهل با ۱ فرزند
محل مزار شهید : گلزار شهدای نجف آباد
[ویرایش]
برای بانوی صبر
السلام ای بانوی سلطان عشق
السلام ای بانوی صبر دمشق
زینب دنیا و عقبیِ علی
شرح مدح لافتی الا علی
در مسیر شام غوغا کردهای
شهر را آشوب برپا کردهای
خطبه خواندی از غریبی حسین
زنده کردی کربلا در عالمین
گر نبودی کربلایی هم نبود
گریه و شور و نوایی هم نبود
رنجهایی بس فراوان دیدهای
خیمهها، غارت، سواران دیدهای
دیده بودی، حلق و چشم و حرمله
گریه کردی پا به پای قافله
بسمالله النور...
صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیک)
وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون / هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جدیده عالم دوام ما...
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیکتر میشوم قلبم بیتابتر میشود...نمیدانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم... نمیدانم چگونه خوشحالیام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را بهجای بیاورم...بهحسب وظیفه چندخطی را بهعنوان وصیت با زبان قلم مینویسم... نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمیدانم چه چیزهایی عامل آن شد... بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذراندهام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجهی بندگی میرسم... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمیدانم که چقدر توانستهام موفق باشم... چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهلبیت است و بس امید دارم این روسیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بندهی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...که اگر اینچنین شد؛الحمدالله ربالعالمین...اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سراپا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید... اوست که روسیاهی چون مرا هم میبخشد و مرا یاری میکند...
همسر عزیزم زهرا جانم
اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلیام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فدای حضرت زینب شد... مبادا بیتابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.
پدر عزیزم
همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگیام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگرگوشهاش علیاکبر حاضر شد... داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست... پس صبور باش پدرم، میدانم سخت است اما میشود...
مادر عزیزم
امالبنین علیهاالسلام چهار جوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد. حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون امالبنین صبورانه و باافتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کردهای و مبادا با بیتابی خود دل دشمن را شاد کنید...
برادر عزیزم
اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظهای را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد... مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیهای که تقدیم اسلام کردهاید شک بیاورید...
خواهران خوبم
لحظهی وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظهای انداخت که اهل حرم حضرت علیاکبر را راهی میدان جنگ میکردند؛ پس اگر من هم روسفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فدای علیاکبر کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل اهل حرم بیشتر بدانید...
پسر عزیزم، علی جان...
ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به شهادت ختم شود...
پدر و مادر همسر عزیزم...
همیشه شما را همچون پدر و مادر واقعی خودم میدانستم و خوشحال ام که سرنوشتم با حضور در خانواده شما رقم خورد...به شما هم جز صبر و تحمل چیز دیگری سفارش نمیکنم، همیشه یاد داشته باشید علیاکبر حسین هم تازهداماد کربلا بود... از همه میخواهم این روسیاه را حلال کنید، اگر حقی از کسی ضایع کردم، اگر غیبتی پشت سر کسی کردم، اگر دلی را رنجاندم، اگر گناهی از من سر زد؛ حلالم کنید... اگر شهید شدم تا جایی که اجازه داشته باشم؛ شفیعتان خواهم بود.
اما چند وصیت کلی:
از ولایتفقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنهای نائب بر حق امام زمان است.
از همهی خواهران عزیزم و از همهی زنان امت رسولالله میخواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلبتوجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید...همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهلبیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلامالله خطاب به پدرش فرمودند:
غصهی حجاب من را نخوری باباجان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...
از همهی مردان امت رسولالله میخواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابیطالب امیرالمؤمنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهدا درس بگیرید...
خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار بهخصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.همیشه برای خدا بنده باشید که اگر اینچنین شد بدانید عاقبت همهی شما به خیر ختم میشود...
مقداری حقالناس به گردن دارم که عاجزانه میخواهم برایم ادا کنید...
- یکمیلیون تومان به مادربزرگ پدری بدهکارم
- مقداری بدهی به برادر محسن همتیها بابت محصولات فرهنگی و کارهای دیگر بدهکارم
- ۳۲ هزارتومان بهاضافه مقداری سربند به پایگاه شهدای بنیاد امیرآباد بدهکارم
- اگر برایتان مقدور بود به مقدار یک ماه نماز و روزه برایم ادا کنید که اگر خدایی ناکرده گهگاهی از روی خطا نمازی قضا کردم و یا روزهای از دست دادم جبران شود...
اللهم عجل لولیک الفرج
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه
آمین
١٣٩٦/٤/٢٧
محسن حججی