• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد ذوالفقاری نودهی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمد ذوالفقاری نودهی
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۰/۰۱/۰۲ روستای نودهک
تحصیلات دیپلم
وضعیت تاهل متاهل / یک فرزند
نوع عضویت پاسدار / ل ۲۵ کربلا
مسئولیت فرمانده گروهان
شهادت ۱۳۶۲/۰۷/۲۷ عملیات والفجر ۴
محل دفن گلزار شهدای نودهک

دوم فروردین ۱۳۴۰، در روستای نودهک از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. پدرش نبی‌الله، بازنشسته راه آهن بود و مادرش هاجر چراغی نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک فرزندِ دختر (هاجر) شد. عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در لشکر ۲۵ کربلا، رسته توپخانه با مسئولیت فرمانده گروهان به اسلام خدمت کرد. بیست و هفتم مهر ۱۳۶۲ (در سال چهارم جنگ تحمیلی) در منطقه مریوان و در عملیات والفجر‌چهار بر اثر اصابت گلوله به سینه در بیست و دو سالگی به شهادت رسید. بیست و چهارم آبان ۱۳۶۲ پیکرش تشییع و در زادگاهش نودهک دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید ذوالفقاری

[ویرایش]

با سلام ،درود فراوان به رهبری کبیر انقلاب ،نائب منجی عالم بشریت حضرت امام مهدی علیه السلام به غیب نهان آن خدای عزّوجلّ می داند. بار خدایا این رهبر کبیر انقلاب را تا ظهور حضرت مهدی حتی کنار مهدی علیه السلام نگه دار تا مردم به ستم دیده جهان را زیر پرچم لا اله الّا الله و پاک شدن از معدن گناه در زمین و خلیفه شدن مردم به نمایندگی شما جهان را تدوام بخشد. اکنون بعد از قرنها حکومت اسلامی برای ملت شهید پرور شده با قانون عدل الهی که محتوای آن خالی بودن از سه حبّ دنیوی می باشد. که سه چیز عبارت است از :ترس،جهل،حرص مال دنیا،و مردم شهید پرور توانستند از این سه چیز بگذرند و ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان را لبیک بگویند و انقلابی پیروز مندانه که بر روی دست همه مردم، که روی آنها دست خدا ،یعنی "ید الله فوق أیدیهم" بوده است،پیروز شدند. باری نگذشت که مردم از اسارت رژیم منحوس پهلوی آزاد شده بودند که یکی از آدمک های که بوسیله شرق و غرب تغذیه می شد به میهن اسلامی تجاوز کرده ،حدود چند شهر را به خاک وخون تبدیل کرد اکنون ما درآستانه جوانی قرار داریم می توانیم احساس کربلائی که روحانیت گرانقدر از غریبی سرور آزادگان سالار شهیدان و بزرگ پاسدار اسلام را برای ما می گفتند ،صحنه های آن را درک می کنیم و در سر زمین مبارک خودمان ببینیم که چقدر یزیدیان زمان فاجعه آفریدند و خود را در آن واقعیت می بینیم که باید از اسلام دفاع کنیم ،دفاعی که به قیمت جان تمام میشود. به راستی زمانی که این قلم در دست این حقیر بود میگفتم:خدایا آیا می شود جان خود را کفّه ترازوی عدل الهی قرار بدهیم و از عهده این آزمایش برآئیم،اکنون که به کام عشق معبود الهی ، که همان شهادت است، رسیدم.خوشحالم که خونبهای من به آن کسی است که مرا خلق کرد و تمام وجود هستی من در ذات اقدس اوست.

یک کلام و پیام به مردم شهید پرور دارم و آن اینست :انقلاب اسلامی که در ایران رخ داده است،یک انقلاب اسلامی و الهی است که همانطوری که نوید آن در قرآن آمده که در عالم وجودی چقدر دل رباست، اشاره ام به سوره مبارکه نور آیه ۳۴ میباشد ،پس بشتابیم به نوری که وحدت بخش جهان است. پدرم ای مهر بی پایان اکنون سخنم با شماست ، لابد برای شما سؤال پیش می آید که من در لباس مقدس سپاه آن دو سال تعهد خود را در جبهه دادم ، نمی دانم در من حسّ می کردی،موقعی که منزل بودم وقتی که صدای وحدت بخش سرود دلنواز آهنگ جبهه می شنیدم چقدر خودم را می خوردم که خدا جنگ تمام نشود تا بار دیگر در جبهه حق علیه باطل شرکت نمایم. شاید برای شما مشکل به نظر میرسد که این جوان در آغوش شما نیست ولی در حقیقت در پیش خداوند متعال رفته است،همانطور که خداوند نوید آن را داده است. ولی با شهید نشدن من نمی دانم که شما چه جور می توانستی فردای قیامت روی مبارک ائمّه اطهار علیه السلام و پیغمبر بزرگ اسلام را ببینی که در صورتیکه جنگ بین کفر و حقّ است،خودت قبول داری دشمن ما یک کافر است ولی جوانی در راه اسلام ندهی ،از یک نظر حق داری که برای من گریه کنی چون می دانم چقدر برای من زحمت کشیدی در ایام نوجوانی امّا پدر جان بهتر از زنده بودن و در زیر ستم زندگی کردن ،مرگ بهتر از آن است. پدرم هر موقع یادم می افتی به عکس من نگاه کن اگر هم نگاه می کنی اول یاد صحرای کربلا بیا و دوم آنکه عکس پر نور امام خمینی را نظاره کن که مرا در روح آن وجود شریف خواهی یافت، وصیت مهم اینست تا پرچم خونین اسلام بپا است زیر پرچم الله اکبر باش و اگر خدای نا کرده لغزشی می بینی جان را فدای اسلام کن. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتّی کنار مهدی خمینی را نگهدار






جعبه ابزار