• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمود اسماعیل نژاد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمود اسماعیل نژاد
Mahmoud_Ismail_nejad
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۴۴/۰۱/۰۱ چناربن زارم
تحصیلات پایه چهارم ابتدایی
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت سرباز ارتش / ل ۷۷ خراسان
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۴/۰۱/۱۰ جزیره مجنون
محل دفن گلزار شهدای روستای میانگله

یکم فروردین ۱۳۴۴، در روستای چناربن‌زارم از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند سوم خانواده بود. مادرش گلدسته سلیمانی و پدرش محمدقاسم نام داشت. چهارم ابتدایی را در زادگاهش خواند. مجرد بود. به عنوان سرباز ارتش از لشکر ۷۷ خراسان در جبهه حضور یافت. دهم فروردین ۱۳۶۴ (سال پنجم جنگ تحمیلی) در منطقه جزیره مجنون در ساعت ۱۱ صبح، گلوله توپ به سنگر اجتماعی آنها برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش در بیست سالگی خلعت شهادت پوشید. چهارده روز بعد در بیست و چهارم فروردین ۱۳۶۴ ساعت نه صبح از مقابل سپاه پاسدارن شهرستان نکا به همراه شهیدان روشنعلی بابایی، حسن اصغری کفراتی، صمد زکریایی تشییع و سپس در گلزار شهدای روستای میانگله دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید اسماعیل نژاد

[ویرایش]

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با سلام و درود به سرور شهیدان حسین ابن علی علیه السلام و با نثار بهترین تحیات بر ارواح مقد شهیدان عزیز انقلاب و جنگ تحمیلی انسان های وارسته ای که در طول تاریخ چکمه سلطه گران و زورگویان را نپذیرفتند و با نیروی ایمان در برابر آنان ایستادند و تا پای جان از حقوق خود دفاع کردند. اینجانب سرباز وظیفه محمود اسماعیل نژاد از ارتش جمهوری اسلامی ایران ساکن روستای چنابن چون یک فرد مسلمان و معتقد بودم برخود واجب دانستم که سلاح ،برگیرم و به فرمان امام و رهبرم راهی جبهه شوم تا با نیروی ایمان گلوله های داغ خود را در قلب تجاوزان بعثی خالی کنم، تا آنان و دیگر سلطه گران بدانند که ایران که نام شیران دلیران و مردم با ایمان است پوزه شان را به خاک می مالند. لازم به تذکر است که اینجانب راهم را با آگاهی کامل و چشم باز انتخاب کردم و هیچ اجباری و اکراهی در کار نبوده است. و توصیه ای به برادران عزیز و حزب الهی خودم دارم و آن این است که، سلاله پاک پیامبر و ذریه زهرا سلام الله علیها حضرت امام خمینی را تنها نگذارید وصیتم به مردم مومن و شهید پرور کشورم ایــن است ،که هیچگاه دل به زرق و برق این جهان فانی نبندند و راه ائمه اطهار و امام خودمان را الگو و سرمشق زندگی خود قرار دهید و چگونه زیستن را از او بیاموزید. اما شما ای پدر و مادر عزیز، خدا می داند که از روی شما شرمنده ام از آن جهت که نتوانستم حق شما را ادا کنم از شما می خواهم که با بزرگواری خودتان مرا ببخشید و از حقوق خود نسبت به من صرف نظر کنید از شما می خواهم که فعالیت خود را نسبت به انقلاب و حفظ دست آوردهای آن بیشتر کنید. و از شما می خواهـم بـر تـلاش خـود بیفزائید. در آخر خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار والسلام






جعبه ابزار