ده عنوانی که به تازگی ثبت شده اند :
استسلاف (جهاد)[ویرایش]
[ادامه]واژۀ استسلاف در فقه در مفاهیم مختلف به کار رفته است. استسلاف به معنای پیش دریافت در
باب جهاد به کار رفته است. استسلاف
جزیه برای امام جایز است. لیکن اگر
ذمّی قبل از حلول سال بمیرد مال دریافتی به وارث او بازگردانده میشود و در صورت مسلمان شدن او در بین سال، در این که همۀ مال دریافتی به او بازگردانده میشود یا به نسبت باقی مانده از سال، اختلاف است.
مصابره (جهاد)[ویرایش]
[ادامه](مقاومت در جهاد) مُصابَرَه را غلبه در صبر گفتهاند. مُصابَرَه از واژگان به کار رفته در
قرآن کریم به معنای غلبه در صبر است. یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) گفتهاند: یعنی «ای اهل ایمان در راه خدا صبر کنید و به دشمنان در صبر بر جهاد غلبه کنید و از آنها صابرتر باشید و سرحدات خویش را حفظ کنید.» بنا بر آنکه «رابِطُوا» به معنی مرابطه باشد.
متنازعین (جهاد)[ویرایش]
[ادامه]متنازعین ؛ خصمین ؛ طرفین دعوی ؛ دو نزاع کننده.
قرعه در جهاد[ویرایش]
[ادامه]از جمله قواعد معروفی که در بسیارى از ابواب فقه به کار مىرود،
قاعده قرعه است. این قاعده، هم داراى مدرک قرآنى است و هم مستند روایى دارد. علاوه بر اینها اجماع علما را به همراه داشته و عمل به مقتضای آن یک حکم عقلایى است. به این معنا که عقلاء، در صورت بسته شدن تمام راهها، قرعه را راهی برای رسیدن به واقع مىدانند و به وسیلهی آن رفع مشکل و اشتباه مىکنند.
لشکر[ویرایش]
[ادامه]لَشکَر :: یگانی راهکنشی که دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی است و بزرگتر از
تیپ یا
هنگ و کوچکتر از سپاه است. لشکر یا به فارسی افغانستان فرقه، یکی از یگانهای بزرگ ارتش است. در بیشتر ارتشها یک لشکر از چند تیپ تشکیل میشود. لشکرها بهطور معمول بهوسیلهٔ اعداد ترتیبی نامگذاری میشوند (برای نمونه
لشکر ۲۵ کربلا). همچنین ردههای گوناگون به نام آنها افزوده میشود مانند؛ «پیاده»، «زرهی» و … در ایران معمولاً فرمانده یک لشکر درجهٔ سرتیپ دومی دارد هر چند که دارای جایگاه سرلشکری است.
فرمانده[ویرایش]
[ادامه]فرمانده (فرمانده یگان یا فرمانده واحد) در سازمانهای نظامی به افسری که فرماندهی و کنترل یک واحد نظامی را برعهده دارد، گفته میشود. فرمانده یگان اقتدار کلی بر واحد تحت امر خود دارد و اغلب اختیارات گستردهای به او داده میشود، تا در محدوده قوانین نظامی، واحد را به دلخواه خود اداره کند. در این راستا، فرماندهان یگانها دارای مسئولیتهای قابل توجهی در استفاده از نیرو، بودجه و تجهیزات، در وظایف، اثربخشی مأموریت و مراقبت از پرسنل و نیز در اختیارات، انضباط و مجازات پرسنل در حدود معینی از قوانین نظامی میباشند. پیشنهاد می شود واژه
امیر را نیز مطالعه کنید.
عقب نشینی[ویرایش]
[ادامه]پیشنهاد می شود واژه
تحرف و
تحیز را نیز مطالعه کنید.
هل من مبارز[ویرایش]
[ادامه]هل من مبارز. (جمله اسمیه استفهامی ) آیا هماوردی هست ؟ (این جمله بهنگام مبارزه طلبیدن و خودستایی کردن گفته میشود). رجوع شود به
رجزخوانی.
جهاد در دریا[ویرایش]
[ادامه]قالَ رَسُولُ اللّه صلي الله عليه و آله: شَهيدُ الْبَحْرِ مَثَلُ شَهيدَىِ الْبَرِّ ...... وَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلِّ وَكَّلَ مَلَكَ الْمَوْتِ بِقَبْضِ الاَْرْواحِ الاِّ شَهيدُ الْبَحْرِ فَاِنَّهُ يَتَوَلّى قَبَضَ اَرْوَاحِهِمْ. (سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۹۲۸، حديث ۲۷۷۸) پيامبر گرامى صلي الله عليه و آله فرمود: شهيد در جنگ دريائى دو برابر شهيد در جنگ و جهاد در خشكى اجر دارد و خداوند ملك الموت را براى قبض روح همه افراد مأمور ساخته است، مگر شهيدان جنگ دريائى كه آنقدر مقام و فضيلت دارند كه خداوند، خودش ارواح آنها را قبض مى كند.
اذن و اجازه در جهاد[ویرایش]
[ادامه]از آیات قران استفاده می شود که مسلمانان مظلوم مجاز هستند که با ستمگران
جهاد کنند.