• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آرامگاه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام در جنوب تهران، به جایی که جنازه رضاشاه پهلوی دفن بود، آرامگاه می گفتند. رضاشاه در ایران متولد شد ولی در خارج از کشور مرد. او زمانی که ساعت ۸/۳۰ صبح روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ مجبور شد کاخ مرمر را ترک کند می دانست که باید از کشور خارج شود ، اما به کجا؟ رضاشاه _که دیگر شاه نبود_ راهی بندرعباس شد و در پنجم مهر همان سال یک کشتی تجاری او را به طرف افریقای جنوبی برد. ابتدا در جزیره موریس پیاده شد و حدود شش ماه در آنجا ماند، اما در ۶ فروردین ۱۳۲۱ با کشتی به دوربان رفت. در آنجا مکان مناسبی برای سکونت پیدا نکرد. ژوهانسبورگ محل اقامت بعدی او بود. در این شهر ماند تا اینکه در ۴ مرداد ۱۳۲۲ در اثر سکته قلبی مرد.

جنازه اش را مومیایی کردند و چون انگلستان با انتقال آن به تهران مخالفت کرد، آن را به مصر بردند و در قاهره نگهداری کردند. محمدرضا شاه پس از پایان جنگ جهانی دوم به فکر بازگرداندن جنازه پدرش افتاد و دستور داد برای او آرامگاهی بسازند. این کار در جنوب غربی آستانه حضرت عبدالعظیم علیه السلام در زمینی به مساحت ۷۵۰۰ متر مربع آغاز شد و ساخت آن حدود سه سال به درازا کشید. در آن زمان ۲۳ میلیون ریال برای بنای آرامگاه هزینه شد. معماری این منطقه شبیه معماری زمان ساسانیان بود و قبر ساخته شده شبیه قبر ناپلئون بناپارت ، پس از پایان ساختمان، جنازه را از قاهره به عربستان بردند و در مکه طواف دادند. سپس به کربلا و نجف حمل کردند و پس از آن به قم انتقال دادند و روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۲۹ از راه آهن تهران به طرف آرامگاه تشییع کردند. جسد با اجرای مراسمی که دولتمردان حکومت وقت و میهمانان خارجی در آن شرکت داشتند، دفن شد. از آن زمان به بعد این محل به زیارتگاه دولتی تبدیل شد. یعنی مقامات دولت های خارجی که وارد ایران می شدند، به آرامگاه می رفتند و به رضاشاه ادای احترام می کردند. گفته می شود با اوج گیری انقلاب اسلامی، زمانی که محمدرضا پهلوی از آینده خود بیمناک شد، تصمیم گرفت استخوانهای پدرش را از ایران خارج کند. یک دیپلمات ایرانی این استخوانها را درون جعبه ای که ظاهرا جعبه کتاب بود از ایران به قاهره برد و در مسجد الرفاعی دفن کرد؛ جایی که چند سال بعد جنازه پهلوی دوم در آنجا به خاک سپرده شد.

با نزدیک شدن روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، مردم تهران پادگان ها، کلانتری ها و مراکز دولتی را به تصرف خود در آوردند. از جمله مکان هایی که به سختی به دست مردم افتاد، آرامگاه بود. حدود ۱۲۰ نظامی از آنجا محافظت می کردند. ساعت ۲ بعدازظهر روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ آرامگاه به محاصره گروهی از مردم در آمد. اینان که مسلح بودند از نظامیان مستقر در آنجا خواستند خود را تسلیم کنند، اما با مقاومت آنان روبه رو شدند. پس از شش ساعت تیراندازی و درگیری مسلحانه که ۲۶ کشته و پنجاه زخمی به جای گذاشت، آرامگاه به تصرف مردم در آمد و اشیاء قیمتی این محل تحویل کمیته انقلاب اسلامی شد. ساختمان آرامگاه تا سال ۱۳۵۹ ش پابرجا بود، اما در اردیبهشت همین سال حجت الاسلام صادق خلخالی _که در آن زمان رئیس دادگاه انقلاب اسلامی بود_ تصمیم به تخریب آن گرفت. او پس از یک سخنرانی در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام مردم را به یاری فراخواند. چون بنای آرامگاه محکم بود، با وسایل ساده خراب نشد تا اینکه با بیل های مکانیکی و کار گذاشتن مواد منفجره آرمگاه فرو ریخت و با خاک یکسان شد. چند سال بعد ساختمان حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم علیه السلام در آن مکان ساخته شد.


رده‌های این صفحه : اصطلاحات و واژگان




جعبه ابزار