علی آقا عبداللهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ تولد : ۱۳۶۹/۰۷/۱۰
محل تولد : تهران
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
محل شهادت : خانطومان - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با ۱ فرزند
محل مزار شهید : جاوید الاثر
[ویرایش]
حاج علی آقا عبداللهی در تاریخ ۶۹/۷/۱۰ در تهران به دنیا آمد و در سال ۷۶ در دبستان رسالت منطقه ۱۱ ثبت نام و کلاس اول رو سپری نمود و سال ۷۷ به دبستان امید امام منتقل و تا کلاس پنجم دبستان را در آنجا گذراند دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابن سینا منطقه ۱۱ سپری نمود کلاس اول دبیرستان را در دبیرستان شهید مفتح گذراند و دوم و سوم دبیرستان را در هنرستان فنی شهدا در منطقه ۱۲ در رشته برق و الکترونیک گذراند. کاردانی رشته الکترونیک خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری سپری نمود. بلافاصله پس از اتمام درس در سال ۱۳۹۰ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن یک دوره یکساله در دانشگاه امام حسین(ع) در سپاه انصار مشغول خدمت شد. در سال ۹۱ ازدواج نمود و در سال ۹۳ صاحب فرزند پسری به نام امیرحسین شد. در تاریخ ۹۴/۹/۲۲ پس از دو سال پیگیری موفق به اعزام به سوریه گردید و در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۳ درست ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهر ایشان تاکنون بازنگشته است و همانطور که به حضرت زهرا«س» ارادت ویژه ای داشت همانند ایشان بی نشان ماند.
جـزئیات شـهادت
[ویرایش]
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و صلوات بر محمد وآل محمد و روح پرفتوح امام (ره) و با درود به امام خامنهای
خدمت همسر عزیز و دوست داشتنی خودم سلام عرض مینمایم. میدانم خیلی ناراحتی و از زمانی که با من ازدواج کردهای جز زحمت چیز دیگری نداشتهام. میدانم قصور زیادی دارم و آن طور که شما برای من بودهای، من برای شما نبودهام. اگر همیشه با شجاعت و اصرار به انجام هرگونه ماموریتی داشتهام، فقط به خاطر همت و بردباری و مسئولیت پذیری شما بوده است. از خداوند میخواهم اگر عمری باقی بود به بنده توفیق جبران زحمات شما را بدهد و اگر خداوند خواست و به این بنده لطف نمود و شهادت را نصیب کرد، امیدوارم بنده را حلال بفرمایید.
همسر عزیزم هدف بنده از این ماموریت، لبیک گفتن به شعار نحن عباسک یا زینب میباشد و دیگری خوشحالی خانوادههای مسلمان که میدانم خوشحالی خانواده خود را در پی دارد می باشد و نابودی کفار زمان ان شاالله و در آخر توفیق شهادت.
خواسته من از شما این است که لحظهای از ولایت و خط رهبری جدا نشوید زیرا دشمن امروزه همین را میخواهد وتلاش به این دارد. به واجبات توجه بیشتری داشته باشید و لحظهای از وجود خداوند و الطاف او غافل نشوید. دوست دارم عشق ولایت و رهبری و روحیه جهادی را در دل فرزندم امیرحسین زنده نگه داری.
و اما امیرحسین گلم، پسر بابا
پسر عزیزتر از جانم. سلام در ابتدا برای شما دعا میکنم تا شهید راه اسلام و ولایت باشید.
امیرحسین عزیزم اگر امروز پدرت در کنار تو نیست ولی بدان که پدرت بسیار بسیار تو را دوست دارد و به خاطر نجات کودکان همسن تو رفته است تا پدر و مادر آنها هم خوشنود باشند و میدانم با شاد کردن دل آنها باعث شادی ابدی تو میشوم. ابراز عشق و دوست داشتن تو را در کلام و قلم نمیتوانم ابراز کنم ولی بدان که تو همه وجود پدرت بودهای و دل کندن از تو خیلی برای من سخت بوده است؛ ولی من در ظاهر به روی خودم نیاوردم تا دیگران ناراحت نشوند و مانع رفتن بنده نشوند.
من از تو میخواهم تماما گوش به فرمان ولی فقیه خود باشی و هوشیار و آگاه و با بصیرت زندگی خود را توام با تحصیل و کسب علم سپری نمایی و مراقب مادرت باشی و خواهشی که از تو دارم این است که مادرت را اذیت و ناراحت نکنی چرا که باعث ناراحتی من میشود.
پدر و مادر عزیزم سلام
بدون هیچ مقدمهای از شما بابت تمام کارهایی که کردهاید بخصوص آخرین کار که اجازه رفتن بنده میباشد تشکر میکنم و دست و پای شما دو بزرگوار را میبوسم. میدانم چون خودم یک پدرم، نبود فرزند در کنار شما مشقت آور میباشد و من هم از ابتدا برای شما جز زحمت و سختی چیز دیگری نداشتهام و از خداوند میخواهم که به شما دو عزیزم صبر بدهد.
پدر ومادر عزیزم میخواهم مراقب فرزندم و همسرم باشید و بنده راحلال کنید و برای بنده دعا بفرمایید.
خواهران عزیزم سلام
امیدوارم که حال شما عزیزان خوب باشد. میدانم که شما سه خواهر گلم را خیلی اذیت کردهام؛ امیدوارم بنده را حلال بفرمایید و برای بنده دعا بفرمایید. دعا میکنم تا عاقبت بخیر شوید و در کارهایتان پیروز و سربلند و موفق باشید.