عملیات والفجر مقدماتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عملیات والفجر مقدماتی عملیات تهاجمی گسترده نیروهای مسلح ایران در جنگ عراق با ایران بود، که به مدت سه روز در بهمنماه ۱۳۶۱ به فرماندهی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مشارکت
ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در منطقه العماره ، عراق انجام شد. در این عملیات نیروهای ایرانی برای نفوذ از تاکتیک
یورش موج انسانی در مقابل نیروهای ارتش عراق استفاده کردند، که پشتیبانی ضعیف هوایی، تلفات زیادی به نیروهای ایرانی وارد کرد و در نهایت این عملیات با عدم الفتح نیروهای ایرانی، در ۲۱ بهمن ۱۳۶۱ به پایان رسید.
[ویرایش]
در حالی که عدم موفقیت در
عملیات رمضان ، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان میداد، پیروزی در
عملیات محرم و تسلط بر زمینهای تخت
استان میسان ، دستیابی به شهر العماره عراق "که به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب میشد" را امکان پذیر کرده بود. به همین منظور و نیز از آنجایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمیل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ ؛ حدفاصل
فکه تا
چزابه برای انجام عملیات سرنوشت ساز "والفجر" انتخاب شد.
[ویرایش]
نیروهای ایرانی در طرح عملیاتی والفجر مقدماتی، دو هدف را دنبال میکردند، نخستین هدف تصرف
پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام میشد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در این عملیات، در دستور کار نیروهای ایرانی قرار میگرفت.
[ویرایش]
منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی، از شمال به مناطق
میشداغ و
برقازه ، از جنوب به
هورالهویزه ، از شرق به
چزابه و شهر
بستان و از غرب به
شهر العماره ، عراق و رودخانه
دجله ، منتهی میشد. در این منطقه، چندین رودخانه وجود دارد؛
رودخانه دویریج که از کوههای شمال منطقه سرچشمه گرفته و به منطقه
هورالسناف میریزد و
رودخانه میمه که سرچشمه آن از ارتفاعات
ایلام است و به
هور بنعمران منتهی میشود.
[ویرایش]
مسئولیت
پدافند از منطقهای که عملیات والفجر مقدماتی در آن انجام میشد "از منطقه چیلات تا هورالعظیم" برعهده
سپاه چهارم ارتش عراق بود. یگانهای زیرمجموعه سپاه چهارم شامل:
لشکر ۱۴ پیاده ؛ شامل: تیپ ۴۲۱ پیاده، تیپ ۴۲۲ پیاده، تیپ ۱۸ پیاده کوهستانی،
تیپ گردان تانک سیف سعد . منطقه گسترش لشکر ۱۴ از شیب تا
پاسگاه دویریج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطع جاده چزابه به غزیله، با جاده صفریه بود.
لشکر ۱ مکانیزه ؛ شامل: تیپ ۱۰۸ پیاده، تیپ ۵۰۱ پیاده، تیپ ۱ مکانیزه و نیز تیپهای ۹۲، ۹۳ و ۹۴ پیاده، ۳۴ زرهی و ۲۷ مکانیزه به عنوان احتیاط این لشکر. منطقه گسترش این لشکر از پاسگاه دویریج تا
پاسگاه پیچانگیزه و مقر فرماندهی آن نیز در جنوب منطقه بزرگان بود.
لشکر ۱۰ زرهی ؛ شامل: تیپ ۱۷ زرهی، تیپ ۴۲ زرهی، تیپ ۳۴ زرهی، تیپ ۲۴ مکانیزه، تیپ ۴۱۲ پیاده. منطقه گسترش این لشکر از پیچ انگیزه "
شیار بجلیه تا جنوب غربی دهلران / چیلات بود.
نیروهای احتیاط؛ شامل:
لشکر ۳ زرهی ، در منطقه شرق هورالسناف جنوبی؛ تیپ ۳۰ زرهی از
لشکر ۶ زرهی ، در منطقه جنوب
زبیدات ؛ تیپ ۱۶ زرهی از لشکر ۶ زرهی ، در منطقه عماره ؛ تیپ ۲۵ مکانیزه از لشکر ۶ زرهی ، در منطقه شرق هورالسناف؛ تیپ ۳۷ زرهی از
لشکر ۱۲ زرهی ؛ در منطقه بزرگان؛ تیپ ۱۰۱ پیاده گارد مرزی، در منطقه عماره؛ تیپ ۱۰ زرهی وابسته به ستاد کل، در شمال عماره؛ تیپهای ۴۸ پیاده و ۴۹ زرهی از
لشکر ۱۱ عراق ، در منطقه عماره؛ تیپ ۵۱ زرهی مختلط ، در منطقه فکه؛ یک تیپ از
گارد رئیسجمهوری ، در منطقه بند بزرگان؛ تیپ ۷۰۴ پیاده، در منطقه صفریه تا رشیده.
[ویرایش]
پس از عملیات محرم، سپاه پاسداران در صدد گسترش سازمان رزم خود برآمد و پیش از عملیات والفجر مقدماتی، اقدام به تشکیل سه سپاه عملیاتی نمود. بر همین اساس؛
لشکر فتح ، به
سپاه سوم صاحبالزمان تبدیل شد و سازمان تمامی تیپهای تابعه آن به جز تیپ ۴۴ قمربنیهاشم ، به لشکر ارتقاء یافت.
لشکر ظفر ،
سپاه ۱۱ قدر را تشکیل داد و در پی آن، تیپ ۲۷ و تیپ ۳۱ آن، به لشکر ارتقاء یافتند و تیپ جوادالائمه ، تیپ امامرضا و تیپ امامصادق نیز
لشکر ۵ نصر را تشکیل دادند و یک تیپ مستقل نیز تحت عنوان تیپ ۱۰ سیدالشهداء تشیکل شد. لشکر فجر با تیپ المهدی، تیپ امامسجاد و تیپ ثارالله، به
سپاه هفتم حدید ، تبدیل شد و تیپ ثارالله که به لشکر ۴۱ ثارالله ارتقاء یافته بود، به همراه
لشکر قدس ؛ شامل: لشکر ۷ ولیعصر و تیپ ۱۵ امامحسن ، همچنین لشکر ۸ نجف ، تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.
در عملیات والفجر مقدماتی، سه قرارگاه عملیاتی بنامهای
قرارگاه کربلا ،
قرارگاه قدس و
قرارگاه نجف ، تحت فرماندهی
قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء قرار داشت:
قرارگاه کربلا:
لشکر ۱۴ امام حسین با ۸ گردان
لشکر ۲۵ کربلا با ۱۱ گردان
لشکر ۱۷ علیبنابیطالب با ۱۴ گردان
تیپ ۴۴ قمربنیهاشم با ۵ گردان
قرارگاه قدس:
لشکر ۷ ولیعصر با ۱۲ گردان
تیپ ۱۵ امامحسن با ۱۰ گردان
لشکر ۸ نجف با ۱۴ گردان
لشکر ۴۱ ثارالله با ۱۱ گردان
لشکر ۱۹ فجر با ۲۴ گردان
قرارگاه نجف:
لشکر ۲۷ محمد رسولالله با ۲۴ گردان
لشکر ۳۱ عاشورا با ۱۳ گردان
تیپ ۱۰ سیدالشهدا با ۷ گردان
لشکر ۱۶ زرهی قزوین با ۶ گردان تانک و ۶ گردان مکانیزه
تیپ ۸۴ خرمآباد با ۴ گردان پیاده و ۱ گردان تانک
استعداد توپخانه شرکت کننده در عملیات والفجر مقدماتی:
توپخانه ارتش: ۱۶ گردان
توپخانه سپاه: ۷ گردان
[ویرایش]
در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو قرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک کنند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حدفاصل خط تا کانالهای آخر را تصرف کرده و در مرحله دوم و در ادامه تک، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویریج "پشت جاده آسفالت فکه و در غرب بزرگراه و سرپل حلفائیه" را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه کربلا نیز میبایست با استفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت کانال پدافند کنند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاکسازی شده و سرپل غزیله تامین شود. همچنین، با احداث خاکریز، جناح قوای کربلا میبایست تامین شود تا چنانچه مأموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلا از تعرض و آسیب دشمن مصون بماند. در صورتی که اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق مییافت، چنین پیشبینی شده بود که با بازسازی یگانها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. همچنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تک فریب انجام شود. لشکر ۱۴ امام حسین نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو
عملیات فریب انجام دهد.
[ویرایش]
در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۱۳۶۱/۱۱/۱۷ پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چومر و خال آغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین
مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشروی کردند. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانالهای متعدد که دشمن برای ایجاد آنها تلاش بسیاری متحمل شده بود، از سرعت پیشروی نیروها کاست. در نتیجه، اگرچه خط اول دشمن شکسته شده بود، ولی به دلیل عدم پاکسازی منطقه در حالی که تاریکی شب رو به پایان بود طبیعی به نظر میرسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاکسازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات، عوامل بازدارندهای بودند که به عدم تأمین کل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند. به رغم وضعیت موجود، به دلیل انتظارات خاصی که در پی آغاز عملیات در مردم ایجاد شده بود و همچنین امیدواری مسئولان و نیز تبلیغات سوء دشمن و … مرحله دوم عملیات در ساعت ۲۱ روز ۱۳۶۱/۱۱/۲۰ به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز شد. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عملکننده و همچنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راهکارهایخودی، مانع از پیشروی رزمندگان گردید.
[ویرایش]
از نقطه رهایی نیروهای خودی تا خط دوم عراق، دشمن بیش از شانزده نوع مانع از تعبیه و ایجاد کرده بود و یا به صورت عارضه طبیعی در منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آنچه را که به صورت تجربه از عملیاتهای گذشته به دست آورده بود، تقریباً به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی عملی کرد. ارتش عراق قصد داشت با ایجاد این موانع تا حد امکان، پیشروی نیروهای ایرانی را به تأخیر بیاندازد. لذا، این موانع زنگ خطر و عامل هشدار دهندهای برای عراق بودند. از سوی دیگر، وجود این موانع توان نیروهای تک ور را جهت تأمین اهداف در شب سلب میکرد، علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیکهای دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده شد. موضوع دیگر این که در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و به طور طبیعی در معرض آسیبپذیری نیروها مهاجم بودند؛ ولی در این عملیات چون دشمن شکستن خط را پیشبینی میکرد، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملاً قصد داشت پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم، با وارد کردن نیروهای اصلی خود مناطق تصرف شده را بازپس گیرد.
[ویرایش]
با این عملیات، طراحان نظامی خودی دریافتند که عملیاتهای بعدی باید در مناطق عاری از نقاط قوت دشمن (موانع، آتش توپخانه و …) انجام شود. از سوی دیگر، مناطق انتخابی باید به گونهای باشند که ضعفهای خودی در آن کمتر بوده و جنگ با اتکا به نیروهای انسانی، در آن مناطق عملی باشد. علاوه بر آن فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که باید ضمن پرهیز از انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با سازمان رزم خودی باشد. در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپهای ۹۰۵ و ۷۰۴ و یک گردان از نیروهای سودانی ، صد و سیزده تن از نیروهای دشمن نیز اسیر شدند.