• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علی موسی نژاد گلچالسری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علی موسی نژاد گلچالسری
Profile_shahid
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۳۷/۰۲/۳۰ روستای گلچالسر
تحصیلات دیپلم علوم تجربی
وضعیت تاهل مجرد
نوع عضویت سرباز ارتش / ل ۹۲ زرهی
مسئولیت توضیحات
شهادت ۱۳۶۱/۰۱/۰۵ عملیات فتح المبین
محل دفن گلزار شهدای روستای آجند

سی‌ام اردیبهشت ۱۳۳۷، در روستای گلچالسر از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. فرزند چهارم خانواده بود. پدرش خلیل، کشاورزی می‌کرد و مادرش سکینه موسی نژاد نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در دبیرستان سعدی ساری درس خواند و دیپلم تجربی گرفت. مجرد بود. به عنوان سرباز ارتش از لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در جبهه حضور یافت. پنجم فروردین ۱۳۶۱ (سال دوم جنگ تحمیلی) در منطقه رقابیه (میشداغ) و در عملیات فتح‌المبین بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ در بیست و سه سالگی به شهادت رسید‌. پیکرش پس از تشییع در گلزار شهدای روستای آجند دفن شد.


۱ - وصیتنامه شهید موسی نژاد

[ویرایش]

با سلام به رهبر کبیر انقلاب و درود بر رزمندگان اسلام. ما سربازان اسلام تا اخرین قطره ی خون برای مملکت و ناموس و حفظ دین و قران تلاش میکنیم و نخواهیم گذاشت که این دژخیمان از خدا بی خبران به کشور و خاک ما نفوذ کنند من به تمام برادران خود توصیه میکنم برای مبارزه با این جانیان جیره خواران داخلی خود را اماده کنند به انها فرصت این را ندهند که دست به ترورهای ناجوان مردانه بزنند این مزدوران تا اینکه سربازان جان برکف ما در جبهه ها حماسه می افرینند اینها در داخل شهر ها دست به ترور میزنند و بهترین یاران امام و یاری کنندگان اسلام را از انقلاب ما میگیرند خدا ایشان را به عذابی دچار کند که دوای ان کمیاب باشد من تا اخرین لحظه که این مزدوران در خاک ما هستند اسلحه بر زمین نخواهم گذاشت و از سنگر خارج نمیشوم به شرفم قسم که لحظه ای امام را تنها نخواهم گذاشت و به یاری او میشتابم از پدر و عموهایم این خواهش را دارم که در کار کشاورزی کوشا باشند تا کشور ما احتیاج به کشورهای خارج نداشته باشد و با فعالیت های خود دست این اجانب را کوتاه گردانید و به برادران دینی توصیه میکنم که شما ها وارث اسلجه ی از دست افتاده ی من هستید و من وصیت میکنم که هرگز تا اخرین قطره ی خون خود با دشمنان اسلام سر سازش نگیرید و همیشه گوش به فرمان امام باشید و از برادران خود میخواهم پدر و مادر من را یاری دهند و انها را به صبر و بردباری توصیه کنند و به انها بگویند اگر او نرود چه کسی برود؟ که تنها ارزوی او شهادت بود، شهادت در راه خدا ، کسی خیال نکند مرا به زور فرستادند من با میل و ایمان خود رفتم تا به دشمنان اسلام بفهمانم که اسلام سازش پذیر نیست به همان خدائی که تمامی ما را افریده قسم که تا اخرین قطره ی خون سنگر را رها نکرده و تا سرنگونی دشمن از سنگر بیرون نئیایم تا بکشم سران کفر را.... رحمت خدا و درود خدا بر شما خدا گناهانتان را بیامرزد و در بهشت خود جایتان دهد ، فریادها را در گلو خفه کنید مبادا یک ان امریکای جهان خوار این ام الفساد قرن این شیطان بزرگ این دشمنی که دشمنی او در خون و رگ و استخوان من نشسته است خوشحال شود.مادر اگر شیون کردی امریکا را خوشحال کردی و اگر صبر کردید خداوند را راضی کردید و من هم راضی هستم به رضای او.. تو اولین مادر شهید داده نیستی و حتما اخرینشان هم نیستی.. به امید پیروزی انقلاب اسلامی و به احتزاز درامدن پرچم جمهوری اسلامی در سراسر جهان.والسلام

۱.۱ - پیام شهید علی موسی نژاد


به نام خداوند شهیدان و سرور شهیدان حسین بن علی ، با سلام به مهدی و سلام به رهبر کبیر انقلاب این ابر مرد تاریخ که در برابر ظلم و ستم سر فرود نیاورد و تن به سازش نداده و پوزه امریکا و دیگر ابر پوچها را به خاک مالیده انقلاب ما از برخواستن شما ملت هوشیار و همیشه در صحنه به اوج خود رسید حالا چه از نظر اقتصادی و فرهنگی و نظامی یا دیگر مسائل کشور. من الان که دارم این نامه را مینویسم جبهه رقابیه است سرزمین خون هوای این منطقه بوی خون میدهد ما اول فروردین از جبهه حمیدیه به سوی این منطقه حرکت کردیم در منطقه ای که مستقر بودیم واقعا زجر کشیدیم،همیشه به خودم میگفتم که ایا میشود اینقدر راه امد ولی موفق نشوم در حمله شرکت کنم؟خداوند این درد دل مرا شنید متوجه شد که من چه میخواهم بعد از چند روز موفق شدیم از منطقه دیگر که تقریبا میشود گفت میتوانیم در جمله ها شرکت کنیم..امروز ۳/۱/۱۳۶۱ است امشب در حمله ای شرکت میکنیم اگر به یاری خدا سعادت داشتم که به خدا میپیوندم و اگر هم پیروز شدیم و سالم برگشتم که چه بهتر امشب به یاری خدا میرویم جلو امیدوارم که بتوانم به دیدار معشوقم بروم اگر در این راه به شهادت رسیدم یعنی دین خود را نسبت به خدا انجام دادم و اگر هم پیروز گشتم باز هم به ندای حسین لبیک گفتم. در تشعیع جنازه من شیون نکنید چون من ناراحت میشوم و دوست ندارم که کسی برای من گریه کند با شیون شما دشمن من خندان میشود.به مادر و خواهرم بگوئید هیچ ناراحت نباشند در مجلس من حظور داشته باشند همانطوری که در عروسی فرزندانشان خوشحال هستند در عروسی من هم خوشحال باشند تا من پیش خداوند سربلند باشم مجلس عروسی مرا هرچه با شکوهتر برگذار کنید که موجب رضای خداست. با خدای خود عهد بستم و به عهد خود وفا کردم همیشه دست به دعا باشد که خداوند این هدیه را از خانواده ام پذیرا باشد به تمام دوستان و مردم ایران و هم محلی هایم بگوئید که علی نمرده بلکه زنده است و پیش خدا روزی میخورد و به اعمال شما ناظر است تا ببیند راهش را ادامه میدهید یا نه؟؟ امیدوارم تمام پیشنهاد ها که به شما کردم مورد عمل قرار دهید و اگر هم عمل نکنید من از شما راضی نیستم. با امید پیروزی اسلام بر کفر والسلام






جعبه ابزار